عشق من هما

فدات شه مامان که اونطوری خوابیدی ماه من .... از سه شنبه هفته ی قبل هما جون رو از شیر گرفتم اخه خیلی غذا نمیخورد و دوست داشت همش شیر بخوره حالا ماشاا... هزار ماشاا... خیلی اذیت نکرد و با این مسئله کنار اومد ....

خوشگل مامان...عزیز مامان این روزا خیلی بازیگوش شده و کمتر روزا میخوابه همش دوست داره با یکی بازی کنه ماشاا... ماشاا... خیلی هم شیرین زبونه هر کلمه یا جمله ی کوتاهی رو بگی اونم میگه برای همین تو مهمونی ها سر به سرش میذارن تا با هاشون حرف بزنه قربونت بشه مامانی.... الان بعضی جمله ها رو میتونه بگه مثل بابا اب داد / اب قطع شد / این زشته / بیا بریم / غذا داغه / خراب شد و.... اسم و فامیل خودش رو هم میتونه بگه (هما حاجی زاده)

خوشگل مامان بعد از یه هفته که داروهاشو خورد ماشاا... ماشاا... بهتر شده فدات شه مامان که اینقدر برای دراوردن دندون اذیت میشی تا الان دوازده تا دندون دراوردی که برای دندون کرسی ت خیلی اذیت شدی امیدوارم دیگه برای دندونای دیگت مریض نشی....  

قربونت بشه مامانی الان یه یک ماهی میشه که مریضی دو سه روز خوبی باز دوباره همونطوری تب میکنی اون دفعه که بردیم دکتر دکتر گفت از دندوناته بعد از دو سه هفته دندون کرسی ت دراومد باز دوباره دیشب یک دفعه تب کردی استامینوفن بهت دادم فایده ای نداشت امروز دوباره با اقا جون بردیمت دکتر بازم گفت گلوش چرکیه و داره دندون درمیاره فدات شه مامانی خیلی اذیت میشی فکر کنم تو این یک ماه وزنت خیلی کم شده چون غذا نمیخوری و همش شیر دوست داری بخوری انشاا... انشاا... زود خوب بشی عزیزم